معراجمعراج، تا این لحظه: 13 سال و 19 روز سن داره

وبلاگ شخصي سيد معراج حسيني

دلتنگی معنی ندارد دلتنگی درد است....

من زیر باران ایستاده‌ام و انتظار تو را می‌کشم چتری روی سرم نیست می‌خواهم قدم‌هایت را، با تعداد قطره‌های باران شماره کنم تو قبل از پایان باران می‌رسی یا باران قبل از آمدن تو به پایان می‌رسد؟ مرا که ملالی نیست حتی اگر صدسال هم زیر باران بدون چتر بمانم نه از بوی یاس باران ‌خورده خسته می‌شوم نه از خاکی که باران ،غبار را از آن ربوده است. هر وقت چلچله برایت نغمه‌ی دلتنگی خواند و خواستی دیوار را از میان دیدارهایمان برداری بیا من تا آخرین فصل باران منتظرت می‌مانم ...   ...
31 شهريور 1394

♥♥♥حال و هوای مدرسه♥♥♥♥

          صبحی مادری برای بیدار کردن پسرش رفت. مادر: پسرم بلند شو. وقت رفتن به مدرسه است. پسر: اما چرا مامان؟ من نمی خوام برم مدرسه. مادر: دو دلیل به من بگو که نمی خوای بری مدرسه. پسر: یک که همه بچه ها از من بدشون می یاد. دو همه معلم ها از من بدشون می یاد. مادر: اُه خدای من! این که دلیل نمی شه. زود باش تو باید بری به مدرسه. پسر: مامان دو دلیل برام بیار که من باید برم مدرسه؟ *مادر: یک تو الآن پنجاه و دو سالته. دوم اینکه تو مدیر مدرسه هستی ..............   هنر انسان‌بودن و انسان‌ماندن، یک هنر منحصر‌به‌فرد است. ...
29 شهريور 1394

حال و هوای گریه هست...

وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند                 نه باید ها مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم باشد برای روز مبادا اما در صفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هرچه باشد                روزی شبیه دیروز                            روزی شبیه فرد...
29 شهريور 1394

پاییزی را دوست دارم که بارانش، فقط برای شستن غمهای تو باشد..

زیر سایبون چشمات تو شبستون نگاهت یه جایی گوشه اشکات مچ عشقتو میگیرم بین پاییز و زمستون انتظار و نم بارون میون نامهربونی تا بخوای برات میمیرم تو آن فرشته ای که وقتی در فصل پاییز راه می روی برگ درختان انتظارمی کشند زود تر از دیگری پاهایت را بوسه بزنند . . . ...
29 شهريور 1394

معراج به مهد کودک بهاران میرود

پسر عزیزمم حدود دو ماهه که تصمیم گرفتیمم شمارو به مهد بهاران بفرستیم . تا چند وقت پیش نیمه وقت میرفتی ولی از وقتی که مامانی میرم سر کار شما هم تمام وقت میری مهد کودک. بعضی وقتا خیلی دلم برات تنگ میشه ولی عزیزم چاره ای نیست من میرم سر کار و .... ولی با این حال چند ساعتی هم که پیش هم هستیم به خوبی و خوشی میگذرونیم... و شما هم خیلی چیزهارو یادگرفتی و تجربیات جدیدی کسب میکنی.... از پیشرفتت خیلی راضی هستم ... امید وارم همیشه بهترین باشی... البته شما همیشه بهترین هستی برای من و بابایی نمونه کاردستی ها و نقاشی هایی که آقامعراج در مهد بهاران یاد گرفته هشت پا جارو و خاک انداز جنگل پروانه ها که معراج خودش کش...
17 شهريور 1394

روزهای تابستانی

      این نقاشی رو آقا معراج چند روز پیش کشید و اینطور توصیفش کرد:::: این اتوبانه ، یه سری ماشینا میان و یه سری میرن اون وسط هم درختای وسط اتوبانه ردیف اول از بالا هم چراغهای وسط اتوبان ..... فدای تو پسر باهوش و زبلم بشم .   ژست جدی آقا سید معراج بن تنی جدیدا میگه منو به این اسم صداکنید: آقا سید معراج بن تنی این موتور هم جایزه آقا معراجه که تصمیم گرفته پسر خوبی باشه   این نقاشی هم خودش کشیده . میگه : ماشینه بالاش هم باربند بسته میخواد بره مسافرت این تست هوش رو معراج خودش به تنهایی برای بابا مجتبی طراحی...
6 شهريور 1394
1